قالبهای جدید بلوگ اسکای

 برداشتن مطلب فقط با ذکر منبع ‌‌‌B     L    O    G    sky

برای دیدن قالب ها کافیست روی لینک آن کلیک کنید . برای استفاده از این قالب ها ، بر روی لینک قالب کلیک راست کنید و گزینه save target as را برگزینید تا قالب روی هارد شما ذخیره شود . حالا فایل ذخیره شده را توسط برنامه Notepad باز کنید و محتویات آنرا با عمل copy-paste در بخش ویرایش قالب سایت ارائه دهنده وبلاگ کپی کنید .

نام قالب : پر

نام قالب: لاله

نام قالب: خاتون

نام قالب: نگاه

نام قالب: نگاه 2

نام قالب : نگاه 6

نام قالب: نگاه 3

نام قالب: چهره

نام قالب: لپ تاپ

نام قالب: هفت کوتوله

نام قالب: لبخند 1

نام قالب: لبخند 2

نام قالب :پریا

نام قالب: سیندرلا

نام قالب: هیولاها

نام قالب: پیترپن

نام قالب : پلنگ صورتی

نام قالب: گل 1

نام قالب : نگاه 5

نام قالب: نگاه 4

نام قالب: فروهر
 این مطلب از منبع ‌‌‌B     L    O    G    sky

درهای بسته بازی

 

 

تا طلوع ِ در ِ دیگری که وقتِ غروب باز می شود    بسته ایم

خروج ِ همه رابطه با باز دارد

ورودِ همه وابسته به این بازی ست

بستگی به هر بازی    وابستگی دارد

مثل ِ همین کاغذ

 که در کاغذ بازی ِ اداره ها

 مشغول ِ به تعویق انداختن ِ بازی ست

سفید می ماند که رو سیاه کرده باشد

 

هر کاغذی به روی خودش باز است

بازی می کند که در بسته باشد به روی همه

 

از بین ِ درهای بسته که بازی درآورده اند

کسی نمی داند

کدام را ببندد که به دیوار بر نخورد

به دردِ درهای دیگر بخورد

بازی ِ درهای باز

 به درهای بسته وابسته ست

در ِ خروج      بستگی به درهای بسته ای دارد

 که وقتِ ورود باز می شوند

بسته می شوند

باز و بسته می شوند

 

همه در خودشان بازند

گرچه بسته اند به روی همه

 


 

مرگِ مولف

 

 

دربارهی زنم نمی دانند اگرکه می گویند زن باره ام

دربارهی نمی دانند

نمی دانم کجا بود کِی بود که خواندم فلانی گِی بود

یادم نیست کجا دیدم که هولدرلین کجا بود

مرا چه کار به شمس ِ تبریزی که مولای مولوی می کرد

به نیچه هم خیلی مربوط نیستم که بی کسی کرده باشم

دلواپسی کرده باشم

به من چه که من هستم پس کیستم

شنیدم که می گویند هست

من نیستم

بعد گفتند نیست

چرا نباشم؟

به من چه که این حرفها ربط دارد به شعرهایی که ربطی به شاعر ندارد

اگر می نویسم چه فرقی به حال ِ کسی می کند که دلواپسی می کند

به این دلایل اگر کسی نبود

پس چرا رمبو گِی بود؟

 


رو کم کُنی

       

 

برای من از ازدحام ِاز که گذشتم

از اذیّت آغاز شد از

با تو که تنهایی کرد

از تو پُرازعزیزم شد

برای من از...

از برای من...

من برای از گفتیم

به از به از از سر ِ در ِ تا دوباره از تا به از به از رفتیم

و دربدر تا سر ِ یکی ازاهالی ِ در دوباره برگشتیم

به هر که هر چی از میان ِ ازها به جمع ِ تا ها رفت

از این و آن و همین ترین تا سر ِ در ِ دربدرترین در که در دَری رفته شد دَدر از تو از تو پرسیدیم

 

اگر که قول تویی  پس چرا  چرا پس قبول منم!؟

وازقبیل ِ قبول فراری ام       دوباره آری ام؟

از قبل ِ من قبول       من قبل ِ کی؟

 

پیش از من این از ِ پیش ِ من   پیش ِ که بود که هی پیش می رود پیش می رود تا ... 

 

پیش از من      کسی پیش ِ من بود

که از پیش ِ من      کمی       پیش از من رفت